(اولین روایت)
برسرنعش اسکندر
درتاریخ آمده است که اسکندرمقدونی درمیان پادشاهان شهرت جهانی دارد.
آواز کشــورگشـائی اوکه بـا سن 34 ســال، 34 کشـور را فتــح کرده بـود
ودر واقع برزمینی حکم می راند که پرچـم فتوحاتش تا هنــد جلو رفت بود.
اسکندر کسی بود که به مرگ و شکست نمی انـدیشد،ولـی در سفر بـه مصر
در میانه راه چنـگال های مرگ گلوی او را نیـزفشرد و ناگهـان از دنیا رفت.
جنـازه او را در تابـوتی گذاشتند تـا شاگردان و فرماندهانش بااو وداع کنند.
یکی ازشاگردانش بـرسر اوایستاد وفــریاد زد:
ای کسـی کــه غضبت مـرگ بـود، چـــــرا بـر مـرگ غضب نـکـــردی؟!