سلسله مباحث؛
ولایت فقیه از دیدگاه روشنفکران برون مرزی
آرایی کـه در خصوص ولایت فقه مطـرح می شود، عمدتـاً بـه دو دستـه تقسیـم می شونـد؛
یکی آرایی که از سوی نیروها و اندیشمندان خودی، که نگاه از درون نام دارند و دیگری نظریه های است که از طرف شخصیت ها،عناصر و جریانات غیر خودی مطرح می شود، کـه در ایـن برسی بـه آن نـگاه از "بـرون دیـن" اطلاق کرده ایـم. آراء دستـه دوم یا نگاه
بـرون دینـی، بـا اجمـاع و دخالت دیـن در سیاست مخالفـن، اگـر چـه دیـن را در حـد انجـام فرایض و عبادات فردی مجاز می شمارند، لکن هیچ گونه حقی برای دین در امور سیاسی قایل نیستند. «ولایت فقیه» بـرای کسی که اعتقاد راسخ به اسلام و سنت رهبری در اسلام دارد امر غریبی نیست. علت ایـن که این مسأله « ولایت فقیه » را در پوششی از ابهامات و شوائب قـرار داده انـد این است که از دیدگاهی غیر اسلامی به این مسأله نگاه می کنند. چنان که در نوشتـه های مخالفـان ولایت فقیه پیـداست، حکـومت اسلامی و رهبــری یک فقیه بـر امت اسلامـی را حکومتـی توتـالیتـر، اریـستوکراتیک، مخالف دمکراسی و آزادی فـردی و سیـاسی معـرفی می کننـد و آن را نا شدنـی و غیـر عملی تلقـی می نمایند. در این نوشتار، کـه توجه و تاکید بر روی نظریه های برون دینی دارد، به طرح موضوع و تبیین چار چوب هـای فکری موجـود درعرص? چـالش بـا فقــه و ولایت فقیـه بسنـده شـده است. انشأالله این بحث در مراحل بعدی مورد مطالعه جدی تــر قرار خواهـد گرفت. امید است که این نــوشتار بتـوانـد در تبییـن و بازنـمایی اندیشـه های معانـد، اغـواگـر و شبهه برانگیز، رهگشا باشد.